اعتکاف اثر کرد؟
مدتی است که در علم و صنعت گروهی جمع شده اند و بنای اجرای امر به معروف و نهی از منکر دارند. تقریباً جلسات هفتگی آنها هم برقرار است.
یکی از اعضای این جلسه مرا دید و با خوشحالی گفت: «اعتکاف اثر کرد». منظورش را نفهمیدم که دوباره گفت:«اعتکاف اثر کرد و بالاخره امر به معروف و نهی از منکرم شروع شد». و شروع کرد به تعریف کردن داستانش:
«در ایام اعتکف به خاطر امتحانم از مسجد بیرون آمدم و رفتم سر جلسه. موقع برگشتن بدحجابی را دیدم و گفتم از همین باید شروع کرد. رفتم جلو و گفتم:”خانم پوششتان مناسب نیست”. در جوابم گفت:”من که مانتو بلند و مناسبی پوشیدم”. گفتم: “نه، معلوم است دیگر”. طرف فهمید منظورم را. گفتش:”آهان، منظورتان بیرون بودن موهاست!” و دستی به موی سرش کشید و درستش کرد.
***
هرچه اصرار کردم حاضر نشد خاطره اش را بنویسد. مجبور شدم خودم آنچه در ذهنم باقی مانده بود را با اضافه و کم کردن هایی بنویسم.
نکته ای به ذهنم رسید در خصوص اینکه چرا عده ای حاضر به نوشتن خاطره و فرستادنش نمیشوند. اگر قبول ندارند این کارها را که هیچ، ولی اگر قبول دارند، معلوم میشود گیرهایی در کار وجود دارد.