اهمیت و آداب اعتکاف
اهمیت و آداب اعتکاف
امیرحسین شمشیری کلوار
چکیده
اعتکاف، آمیزهای از چند عبادت با فضیلت است؛ روزه که خود عبادتی ارزشمند است شرط اعتکاف است. حضور در مسجد و خواندن نماز هم شرط آن است.
عاکف سه روز در مسجد جامع مقیم میگردد و جز برای ضروریات، کوی دوست را ترک نمیگوید. خود را از حلال باز میدارد تا با تمرین بندگی، جهاد با نفس را بیازماید. اعتکاف عهد مودّت و میثاق مجدد با پروردگار است.
در فضیلت اعتکاف این بس که معادل طواف کعبه و همتای رکوع و سجود است.
کسی دقیقاَ نمیداند که این عبادت، از چه زمانی آغاز و کیفیت اجزا و شرایط آن در بدو شکل گیری چه چیزهایی بده است. با توجه به آیه ۱۲۵ سوره بقره، میتوان نتیجه گرفت که اعتکاف عملی بوده که در شریعت ابراهیم از مناسک عبادات الهی محسوب میشده و پیروان ایشان به این عمل مبادرت میورزیدند
طبق روایات اهل سنت، در دوران جاهلیت هم عملی به عنوان اعتکاف در میان مردم رایج بوده است و مردم توسط این عمل به خدای خود تقرب میجستهاند. اجداد پیامبر اسلام’ از پیروان دین حنیف به شمار میروند. اعتکاف درغارها و بیابانها و کوهها، به عدهای از این حنفاء نسبت داده شده است.
اعتکاف دارای ارکانی است که عبارت است نیت؛ توقف در مسجد جامع شهر یا مساجد چهارگانه معروف؛ کمتر از سه روز نبودن اعتکاف و روزهدار بودن معتکف در ایام اعتکاف.
اعتکاف در هر زمانی که انسان بتواند حداقل سه روز در مسجد بماند صحیح است، و بهترین زمان برای آن، ماه مبارک رمضان و مخصوصاً در دهه آخر آن ماه میباشد.
واژگان کلیدی
اعتکاف، ارکان اعتکاف، احکام اعتکاف
سخن اول
یکی از سنتهای حسنه و مستحبات اسلامی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی احیا گردید، سنت مبارک اعتکاف است. این سنت، در طول تاریخ اسلام و ادیان آسمانی طرفداران و عاملانی داشته و در بلاد اسلامی به طور عموم و شهرهای شیعه و مراکز حوزوی به طور خاص مورد توجه بوده است ومساجد شهرهای مقدس نجف، کربلا، کاظمین، سامرا، مشهد و قم و اصفهان و شیراز و بسیاری دیگر از شهرهای شیعه، خاطره حضور پر نور نیایشگران و معتکفان«ایام البیض» ماه رجب و احیاناً دهه آخر ماه رمضان را در سینه دارد.
این عبادت که قبل از پیروزی انقلاب اسلامی حالتی فراگیر و عمومی نداشت، در چند سالهی اخیر در میان جمع کثیری از صاحبدلان و نیکان خواه و برادر از اقشار گوناگون اجتماع بویژه دانشجویان و طلاب، متداول گردیده و مساجد بسیاری از شهرهای ایران و جهان اسلام پذیرای مهمانان خدا در ایام البیض ماه پر برکت رجب است.
از آنجا که اشتغال انسان به کار و زندگی و مسؤولیتهای اجتماعی، گاهی موجب غفلت میشود، انسان را از توجه به هدف باز میدارد و سبب میشود وظیفه بزرگ یاد خدا و توجه به خودسازی و مبدأ و منتهای هستی فراموش شود، اعتکاف فرصتی دوباره برای بازگشت به معبود و یادآوری هدف واقعی حیات است.
اعتکاف، آب حیات بخش در کویر غفلتهاست
غفلت از «خود» و «خدای خود» بستر مرگ ارزشهای انسانی و نقطه سقوط از پایگاه بلند خردورزی و عشق عرفانی و عامل پیوستن به زندگی پست و حیوانی است؛ چنان که گاه انسان با غرق شدن در هیاهوی زندگی مادی از مرتبه حیوانات نیز پستتر میشود. )أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُونَ( (اعراف/ ۱۷۹)
اما اعتکاف، بستر مناسب اندیشه و فکر و خردورزی است. اعتکاف، تلاشی است برای این که انسانهای فرو رفته در غرقاب روزمرگیها از فضای پرالتهاب روزانه به سوی «خویش» و « خدای خویش» باز گردند.
اعتکاف زمینه توبه و بازگشت است. بازگشت به قرآن و معنویت، بازگشت به دعا و استمداد از عالم غیب، بازگشت از «خودمداری» به «خداگرایی» و از این رو آنها که مسؤولیتهای حساستر و بزرگتری دارند، بیش از دیگران به اعتکاف و خودسازی نیاز دارند.
بی جهت نیست که شخص رسول پس از هجرت، همه ساله دهه اول یا دوم یا گاهی هر دو دهه و در سالهای آخر زندگی به طور منظم دهه سوم ماه مبارک رمضان را به «اعتکاف» میپرداخت و این گونه با سیره رفتاری خود به همه دست اندرکاران، کارگزاران و رجال سیاسی، اجتماعی درس معنویت گرایی، ذکر و نیایش و روزه و تلاوت قرآن میدهد.
اعتکاف، توقفی ناآگاهانه در مسجد نیست؛ درنگ و مکث و « حبس خویشتن» در مسجد، بدون عشق به عبادت و قصد قربت نیست ؛ اعتکاف لمیدن، خوابیدن و چرت زدن و احیاناً وقت گذرانی بیکاران و گردهمایی تفریحی ـ سیاحتی در مساجد بزرگ شهر نیست؛ بلکه اعتکاف نقطهای عطف و درنگی برای گذر از بیهودگیهاست.
در اعتکاف کسانی که کار دارند و زیاد هم کار دارند چنان که غرق در دنیای اقتصاد، سیاسیت، هنر و مطبوعات و غیره هستند، باید از کار و زندگی فاصله بگیرند و به هماهنگی کار و تلاش و فعالیتها، با رضای خدا و وظیفه مکتبی بیندیشند و تنظیم فکر و اندیشه و عمل را با معیارهای الهی تمرین کنند.
کار برای امت، تأمین حوایج نیازمندان، تشییع پیکر شهیدان و مؤمنان، عیادت بیماران و هر کاری که در آن، خود فرد مطرح نیست و برای انجام آن انگیزه الهی لازم است، با اعتکاف سازگار است و حتی در برخی احادیث قضای حوایج مؤمنان از اعتکاف برتر شناخته شده است.
اعتکاف، دوره کوتاه مدت خودسازی است، که حدقل سه روز طول میکشد و انسان را از حاکمیت غریزهها، عادتها و اشتغالات معمول زندگی آزاد میسازد.
اعتکاف، محو خودخواهی در امواج بلندخداگرایی و خدمت به امت اسلامی است.
اعتکاف، برون رفتن از خانه خویش و مصمم شدن بر حضور در خانه حضرت حق است. عبادتی مستحبی و تقرب جویانانه و داوطلبانه است که روز سوم آن رنگ وجوب میگیرد.
اعتکاف، گریز از لذتگرایی و هر گوه التذاذ جنسی و مهار حس خودمحوری و برتری جویی و بازگشت از قبله دنیاگرایان به سمت و سوی قلب و قبله هستی است. خودسازی، محاسبه نفس، توبه و نیایش، نماز و تلاوت قرآن و استمداد از آستان قدس ربوبی از دیگر برکات «اعتکاف» است.
مفهوم اعتکاف
اعتکاف مصدر باب افتعال به معنی پیوستگی به چیزی داشتن و حبس کردن و در لغت درنگ کردن و ادامه دادن است.
لغت اعتکاف از کلمه عکف بر وزن فَعَلَ مشتق میگردد. اهل لغت برای این ماده، معانی گوناگونی را ذکر نمودهاند ولی با دقت در کلام آنها میتوان به این نتیجه رسید که همگی آنها تقریباً یک معنای کلی و جامع را در نظر داشتهاند.
اعتکاف در لغت به معنای حبس بودن است و از همین روی به درنگ طولانی و همراه دائمی چیزی بودن، چه آن شی خوب باشد و چه بد معنا شده است. به مثل در قرآن آمده که به کفّار گفته میشود چیست این بتهایی که شما در برابر آنها دائماً زانو زدهاید و در جای دیگر میفرماید کفّار و بت پرستان برابر بتهای خود به اعتکاف نشستهاند. معنای شرعی اعتکاف نیز مکث و درنگ طولانی برای عبادت و راز و نیاز با خدا در مسجد است.
اگر بخواهیم به معنای لغوی اعتکاف بپردازیم شاید بتوان دهها معنی بر اساس کتب مختلف از اعتکاف بر شمرد؛ اعتکاف به معنای بازداشتن، مراقبت کردن، منع نمودن و ملازمت همراه با تعظیم است. در واقع، معنای ریشهای عکف، ماندن بر محور چیزی است که مفاهیم ملازمت، مواظبت، بازداشتن، ماندن، مقابله و … از آثار و نتایج آن است.
اعتکاف از این ریشه بر وزن افتعال است. لغویان آن را به ماندن بر چیزی و سکونت کردن در مکانی معنا کردهاند، البته مشروط به این که این سکونت و ماندن استمرار داشته باشد. برخی نیز، آن را به معنای زندانی کردن و نگه داشتن، معنا کردهاند؛ اما معنای دقیقتر و روانتر آن اقامت و ماندن طولانی است.
در جواهر کلام اعتکاف اینگونه تعریف شده است: «الاعتکاف لغه هو الاحتباس و منه اللبث الطویل الذی هو احد افراد الزوم الشیء النفس علیه براً کان او غیره قال اللّه تعالی: )ما هذِهِ التَّماثِیلُ الَّتِی أَنْتُمْ لَها عاکِفُونَ( ای لازمون لها و حاسبون انفسکم علیها نحو قوله: یعکفون علی اصنام لهمشرعا علی وجه النقل اوالمجاز الشرعی هوالبث المتطاول للعباده».
اعتکاف به حسب معنی لغوی یعنی مقیمشدن در یک محل معین و در اصطلاح فقهی عبارت است از نوعی عبادت که انسان سه روز یا بیشتر در مسجد مقیم باشد و پا بیرون نگذارد و هر سه روز، روزه بگیرد. این کار شرایط و احکامی دارد که در کتب فقهی مسطور است.
مفهوم اصطلاحی اعتکاف
اما در میان تعاریف موجود در خصوص اعتکاف، بهترین تعریف را حضرت امام+ در تحریرالوسیله ارایه فرمودهاند: «اعتکاف، عبارت است از ماندن در مسجد و درنگ در آن به قصد اینکه بندگی خدا نماید».
آنچه از تعریف حضرت امام دربارهی اعتکاف آشکار است هدف از ماندن در مسجد، فقط و فقط برای بندگی و عبودیت میباشد و زمانی که با این قصد و نیت در مسجد حضور پیدا کنیم میتوانیم بگوییم که معتکف شدهایم. پس تنها ماندن در مسجد کافی نیست بلکه این ماندن باید همراه با انجام اعمال و عبادت خاص خودش باشد.
اعتکاف به خودی خود مستحب است، ولی به وسیله نذر کردن یا با خدا عهد بستن و یا سوگند یاد کردن واجب میشود.
به تعبیر کاملتر، یعنی وقوف و ماندن در مسجد، طبق شرایط و آداب خاص شرعی. به عبارت دیگر، اعتکاف عبارت است از ماندن در مکانی ویژه طبق شرایط خاص و برای مدت زمانی مخصوص به منظور عبادت و به طور دقیقتر میتوان گفت: اعتکاف فقط ماندن در مسجد است به قصد تعبّد، هر چند قصد عبادت دیگر نداشته باشد، ولی احوط است قصد عبادت دیگر نیز داشته باشد.
اهمیت اعتکاف
اعتکاف،
محو خودخواهی در امواج بلند خداگرایی و خدمت به امت اسلامی است. اعتکاف، بیرون
رفتن از خانه خویش و مصممشدن بر حضور در خانه حضرت حق است. عبادتی مستحبی و تقرب
جویانانه و داوطلبانه است که روز سوم آن رنگ وجوب میگیرد. اعتکاف، گریز از لذتگرایی
و مهار حس خودمحوری و برتری جویی و بازگشت از قبله دنیاگرایان به سمت و سوی قلب و
قبله هستی است. خودسازی، محاسبه نفس، توبه، نیایش، نماز و تلاوت قرآن و استمداد از
آستان قدس ربوبی از دیگر برکات اعتکاف است. اسلام، فکر جدایی از زندگی دنیا و گوشهنشینی
و کنارهگیری از مردم و به تعبیر دیگر رهبانیت را باطل و ناپسند دانسته است، اما
اعتکاف را به عنوان فرصتی برای بازگشت به خویش و خدای خویش
قرار داده، تا کسانی که از هیاهو و جنجالهای زندگی مادی خسته میشوند، بتوانند
چند صباحی با خدای خود خلوت کنند و جان و روح خود را با خالق هستی ارتباط دهند.
اعتکاف شرایطی را فراهم میکند تا انسانها با توشه معنوی و اعتقادی راسخ و ایمان
و امیدی بیشتر، به زندگی خود ادامه داده، خود را برای صحنههای خطر و جهاد در راه
خدا آماده سازند؛ همیشه با یاد خدا تلاش کنند؛ خود را در محضر پروردگار ببینند و
از نافرمانی او بپرهیزند و به سوی سعادت دنیا و آخرت گام بردارند.
مهمترین عامل در «اعتکاف» چیست؟
هر معتکفی در اعتکاف شروع به ختم قرآن کند و آن را به امام زمان هدیه کند، هدیه به او، هدیه به همه انبیا است. «من أراد أن ینظر الی آدم و شیث فذا أنا آدم و شیث».
بالاترین کار در اعتکاف قرائت قرآن است، پس بهتر است معتکلف از اول اعتکاف شروع به ختم قرآن کند و آنی از آن غفلت نورزد.
پیامبر خدا به حضرت علی× این گونه وصیت کردند: «یا علی! اوصیک، بتلاوه القرآن علی کل حال»؛ به تو وصیت میکنم در هر حال قرآن را تلاوت کن. قرآن حرف ربط است بین ما و خدا. نماز حرف زدن ما با خداست و خواندن قرآن حرف زدن خدا با ماست.
راوی میگوید: یابن رسول الله! من ماه رمضان ختمهای قرآن کردم، یک ختم قرآن برای جدت پیغمبر، یک ختم قرآن برای جدت امیرالمؤمنین، یک ختم قرآن برای جده ات حضرت زهرا، تا رسید به اینکه ختم قرآنی برای تو کردم یا ابا الحسن، ما لی بهذا؟ آیا برای من در قبال این عمل چیست؟ این حدیثی است که گوهر قرائت قرآن را به آخر مرحله میرساند. ما لی بهذا؟ در مقابل این عمل برای من چیست؟ امام فرمود: «لک بذلک أن تکون معهم[یوم القیامه]»؛ جزای تو که قرآن خواندی، ختم قرآن را هدیه کردی به رسول خدا، به علی مرتضی، جزای تو این است که با او باشی و از او جدا نشوی.[۱]
افتتاح هر روز اعتکاف به دو امر باشد، یکی به سوره یاسین، یکی به زیارت آل یاسین. همه اینها ریشه فقهی دارد؛ اما سوره یاسین قلب قرآن است، آن سوره شخص خاتم است، آن سوره باید توأم بشود به زیارت آل یاسین. اگر اعتکاف به این جور تمام بشود، مس وجود را طلا میکند.
از اول صبح باید همه معتکفین نخست برنامه خود را با زیارت آل یاسین آغاز کنند و سرّش این است که طبرسی در احتجاج نقل میکند که: هر گاه خواستی توجه کنی به خدا به وسیله ما، بگویید: سلام علی آل یاسین. این زیارت اکسیر اعظم است.
ظاهر و باطن خانه خدا را بشناسیم
معتکف
به خانه خدا میرود؛ خانه خدا، ظاهری دارد و باطنی. خانه خدا ظاهرش همان مسجد است،
اما باطنش چیست؟ باطنش: )فی بُیِوتٍ إذن الله أن تُرفَعَ و
یذکَرَ فیها اسمه(. آن بیوت، بیوت
وحی و نبوّت است. زیارت آل یاسین، فتح باب میکند برای معتکف به خدا. السلام علیک
یا باب الله و دیّان دینه.
[۱]. روایت شفاهی آیت الله وحید.