در اعتکاف چه از خدا بخواهیم؟
آیت الله جوادی آملی
در شرایط کنونی
جهان, مخصوصاً خاورمیانه چشمش به نظام اسلامی ایران دوخته است اینجاست که به قرآن
و عترت در کنار هم معتقد است و مىیابد و عمل مىکند اینجاست که با اخلاص توانسته
است جنگ ده ساله را نه هشت ساله, جنگ دو ساله داخلی و هشت ساله خارجی
را تحمل کند اینجاست که عملاً نشان داد ﴿کَمْ مِن فِئَهٍ
قَلِیلَهٍ غَلَبَتْ فِئَهً کَثِیرَهً﴾[۱] اینجاست که وعده
اِنجازشده الهی را به جهان نشان داد و نشان مىدهد. از این امّالقرای دینی متوقَّع
است که فکر جهانی بکنند معتکفان عزیز بدانند که برای خدای سبحان هیچ فرقی نیست که
حاجت زید را برآورده کند یا حاجت جهان را. یک بحث کوتاهی در این زمینه ارائه بشود
تا وارد بحث اصلی بشویم تا روشن بشود ما از خدا چه بخواهیم و چقدر بخواهیم.
مستحضرید
که قدرت ذات اقدس الهی نامتناهی است این اصل اول با اراده کار مىکند «فاعلٌ لا بمعنی الحرکات»[۲] نه با اعضا و جوارح اصل دوم, اگر
قدرتی نامتناهی بود و با اراده کار کرد فرقی بین قلیل و کثیر نیست اصل سوم, شما
الآن با اراده و تصور یک قطره آب را تصور مىکنید یک اقیانوس را هم تصور مىکنید
این طور نیست که تصور یک قطره برای شما آسان باشد و تصور یک اقیانوس برای شما سخت
باشد هر دو آسان است ذات اقدس الهی دو نمونه در قرآن کریم ذکر مىکند یکی آسانترین
کارهای جهان است یکی سختترین کارهای جهان مىفرماید هر دو برای خدا آسان است آسانترین
کار کشیدن سایه شاخص است وقتی شما چراغ را برگردانید این سایه شاخص گرفته مىشود
سایه وجودی ندارد که قبض و بسطش دشوار باشد گسترش آن یا کاهش آن فرق بکند گرفتن
سایه شاخص سخت نیست فرمود: ﴿ثُمَّ قَبَضْنَاهُ
إِلَیْنَا قَبْضاً یَسِیراً﴾[۳] یعنی سهلاً نه تدریجاً و آنچه از هر کاری مهمتر است جهان را
به هم زدن و جهان را دوباره ساختن است کاری از این دشوارتر فرض نمىشود که مجموعه
نظام کیهانی به هم زده شود و دوباره بازسازی شود و اوّلین و آخرین که رخت بربستهاند
همه زنده شوند از این کار دشوارتر فرض نمىشود.
فرمود: ﴿یَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَیْرَ
الْأَرْضِ وَالسَّماوَاتُ﴾[۴] یعنی «تبدّل السماوات غیر السماوات» یعنی مجموعه نظام سپهری رخت
برمیبندد (این یک), ﴿إِنَّ الْأَوَّلِینَ
وَالآخِرِینَ ٭ لَمَجْمُوعُونَ إِلَی مِیقَاتِ یَوْمٍ
مَعْلُومٍ﴾[۵] همه را ما دوباره زنده مىکنیم
(این دو), فرمود: ﴿ذلِکَ حَشْرٌ
عَلَیْنَا یَسِیرٌ﴾[۶] این حشر اکبر برای ما آسان است این
﴿یَسِیرٌ﴾ همان طور
که در ﴿ثُمَّ قَبَضْنَاهُ إِلَیْنَا قَبْضاً یَسِیراً﴾ به کار رفت
اینجا هم به کار مىرود کشیدن یک سایه شاخص برای خدا همانند بازسازی کلّ جهان است این
خداست خب اگر همه کارها برای ذات اقدس الهی سهل است چرا حاجت جهانی را نخواهیم
اکنون که شما معتکفان به لطف الهی این توفیق را در سراسر ایران اسلامی داشته و
دارید مخصوصاً جوانها همّتتان بلند باشد خدای سبحان در انجاز وعده در قضای حاجت
فرقی بین قلیل و کثیر نمىگذارد از یک سو, از طرفی ما پرورده اهل بیتیم آنها ما را
به همّت والا فرا خواندند.
وجود
مبارک پیامبر اکرم(علیه و علی آله آلاف التحیّه و الثناء) فرمود: «إنّ الله جوادٌ
یحبّ الجود و مَعالی الامور و یَکره سفسافها»[۷] خدا همّتهای بلند را دوست دارد نه
تنها با آن درگیر نیست یا مزاحمت نمىکند یا منع نمىکند همّت بلند را دوست دارد
همّت نازل محبوب خدا نیست شما اگر بگویید خدایا ما را بیامرز یک حد محبوبیّت است
خدایا همه ایرانیها را بیامرز یک حد است همه شیعیان جهان را بیامرز یک حد است همه
مسلمین بیدارشدهٴ خاورمیانه را به مقصد برسان یک حد است
همه ناآگاهان را آگاه کن یک حد است برای خدا فرق نمىکند دعاهایتان را توسعه بدهید
خواستههایتان را توسعه بدهید این ذوات قدسی این دعاها را به ذات اقدس الهی عرضه
مىکنند و خدای سبحان مىپذیرد.
در جریان اعتکاف مستحضرید که ذات اقدس الهی راههای فراوانی گذاشته که ما
آن کَدْح دشوار را از درون شروع بکنیم این معنا برای همه ما عُقده است که در قرآن
کریم فرمود: ﴿یَا أَیُّهَا الْإِنسَانُ إِنَّکَ کَادِحٌ
إِلَی رَبِّکَ کَدْحاً فَمُلاَقِیهِ﴾[۸] تو سالکى, کادحی به طرف خدا مىروی با تلاش و کوشش مىروی تا خدا را
ملاقات کنی آیا ـ معاذ الله ـ خدا در برزخ است در ساهره قیامت است در بهشت است یا
«أقرب الینا من حبل الورید» اگر «أقرب إلینا من حبل الورید»[۹] این کَدْح کجاست؟
ما
زمینی سفر کنیم زمانی سفر کنیم کجا برویم که او را ببینیم اگر او «أقرب إلینا من
حبل الورید» یعنی تمام تلاش و کوشش ما این باشد
که این حجابها را برطرف بکنیم این غبارها را و به تعبیر آیه قرآن کریم ﴿کَلَّا بَلْ
رَانَ عَلَی قُلُوبِهِم مَّا کَانُوا یَکْسِبُونَ﴾[۱۰] را برطرف
کنیم این رِیْن را این غبار را این چرک را برطرف کنیم تا بیدار بشویم و ببینیم آن چشمی
که در سورهٴ حج فرمود برخیها چشم دلشان کور است
را با جرّاحی بینا کنیم بیدار کنیم ﴿لاَ تَعْمَی الْأَبْصَارُ
وَلَکِن تَعْمَی الْقُلُوبُ الَّتِی فِی الصُّدُور﴾[۱۱] اگر آن
چشمِ دل باز باشد ما مىبینیم اگر عدّهای در دنیا در ظرف خودشان و به اندازه خودشان
خدا را مشاهده نکردند برای همان رِیْنی است که گرفتار آن شدند این دعاها این
عبادتها این اعتکافها سهم تعیینکنندهای در شستشوی این صحنه دل دارد اگر این رِینها
برطرف بشود انسان به مقدار خود خدا را مىشناسد وقتی شناخت راحت است .
بارها
این حدیث به عرضتان رسید که مرحوم صدوق(رضوان الله تعالی علیه) در کتاب شریف توحید
از وجود مبارک امام صادق(سلام الله علیه) نقل مىکند که انسان مىتواند به لقاء
الله بار یابد ابوبصیر کور به حضرت عرض کرد آیا خدا را در قیامت مىتوان دید؟
فرمود قبل از قیامت دیدند بعد لحظهای تأمل کرد به ابىبصیر کور فرمود ابىبصیر
مگر هماکنون خدا را نمىبینى؟! خب اگر یک عنایت صادقی(صلوات الله و سلامه علیه)
باشد آن قلب باز مىشود انسان به مقدار خود خدا را مىشناسد و همین شهودِ خداست آنگاه
ابوبصیر کور به امام صادق عرض مىکند من این حدیث را نقل بکنم؟ فرمود برای توده
مردم نه, برای اینکه آنها متوجه نمىشوند مشکلاتی دارد[۱۲] البته در جمع خواص و
علما و اینها عیب ندارد لذا مرحوم صدوق همین مطلب را برای خواص در کتابش نقل کرد
این جمله در متن روایت نیست که برای توده مردم نقل نکنید برای خواص نقل کنید ولی
مرحوم صدوق همین را برای علما نقل کرده است.
اعتکاف نتیجه مهمّی که دارد آن است که این رینها این غبارها این چرکها
شستشو مىشود وقتی شستشو شد انسان خالق خود را مىشناسد به مقداری که مقدور اوست,
آن مقداری که مقدور ماست از درون بتوانیم خدا را بشناسیم و به وظیفهمان عمل بکنیم
با این برکات اعتکاف حل است بنابراین اعتکاف فرصتی است مجموعه چند عبادت, ویژگی اعتکاف این است که یک تلفیق مبارک و با یُمن و برکت
است ما یک نماز داریم که از آن به عنوان ستون دین تعبیر شده است و چون کتاب, کتاب
حکیم است ﴿وَالْقُرْآنِ الْحَکِیمِ﴾[۱۳] و دین,
دین حکمت و عقل است هیچ جای قرآن یا روایات نیامده که شما نماز بخوانید برای اینکه
دین, قرآن, روایات نماز را به عنوان ستون دین معرفی کردند (یک) ستون
را که کسی نمىخواند ستون را اقامه مىکند (دو) باید حرفها هماهنگ باشد (سه) آن دینی که مىگویند «الصّلاه عمود الدین»[۱۴] همان دین مىگوید:
﴿أَقِیمُوا
الصَّلاَهَ﴾[۱۵] اگر مىگفت نماز ستون دین است بعد
مىگفت نماز بخوانید که این ناهماهنگ بود نماز که ستون دین است در مسئله اعتکاف حضور
دارد روزه که «جُنّه مِن النار» و سپر آتش است با همه جلال و شکوهی که دارد شرط اعتکاف
است این اعتکاف چه قدرتی است که تازه روزه گرفتن شرط آن است شما مىبینىد وضو
گرفتن عبادت است اما به پایگاه نماز که نمیرسد چون به پایگاه نماز نمىرسد مقدمه
نماز و شرط نماز است روزه با همه جلال و شکوهی که دارد به پایگاه اعتکاف نمىرسد
وگرنه شرط اعتکاف نبود خب اینکه گفته شد «بُنِیَ
الإسلام علی خمس» نماز است روزه است زکات است حج است ولایت است[۱۶] بخش وسیعی از
این مبانی پنجگانه را شما در اعتکاف مىبینىد نماز را که مىبینىد روزه که با آن
جلال و شکوه وصف شده است و یکی از مبانی خمسه اسلام است تازه شرط اعتکاف است بخش
وسیعی از اَعمالِ احرام حجّ و عمره که وصف مُحرمان حجّ و عمره است در اعتکاف هست
آثار حج را شما در اعتکاف مىبینىد آثار ولایت که مشهود در اعتکاف است یک عبادت
تلفیقیِ مرکب از نماز و روزه و حج و اینها را مىبینىد غالباً فتوا دادند در حال
اعتکاف خرید و فروش حرام است همان طوری که درباره نماز جمعه گفته شد ﴿إِذَا نُودِیَ
لِلصَّلاَهِ مِن یَوْمِ الْجُمُعَهِ فَاسْعَوْا إِلَی ذِکْرِ اللَّهِ﴾[۱۷] خب خرید
و فروش که حرام است شمّ طیب که حرام است لمس و مسّ نسا که حرام است فلان کار که حرام
است فلان کار که حرام است شما آثار حج را مىبینىد آثار عمره را مىبینىد آثار صوم
را مىبینىد آثار نماز را مىبینىد این مجموعه به علاوه جمعبندی آثار مَشعر و منا
را مىبینىد شما در جریان مشعر یک عبادت دارید و آن عبادت شبانه است, دیگر روز در
مَشعر برنامه ندارید, شما در عرفات برنامه روزانه دارید شب در عرفات برنامه ندارید
وقوف در عرفات واجب نیست در بیتوته منا بالأخره شب بیتوته است نه روز, روز ذبح و
قربانی است نه شب, اما شما در اعتکاف یک وحدت ملتئم ملفّق پیچیده شبانهروزی دارید
اینچنین نیست که شبها فارغ باشید نظیر ماه مبارک رمضان درست است انسان با فرا
رسیدن مغرب افطار مىکند ولی همچنان معتکف است همه محرّمات اعتکاف در حال شب هم
حرام است این نظیر صوم ماه مبارک رمضان نیست که محرّمات برای روز باشد شب حلال
باشد چه شبش حرام چه روزش حرام این چه عبادت تلفیقی است این سه شبانهروز انسان
مهمان چه کسی است؟
مهمان
صاحبخانهای است که این صاحبخانه فرمود اگر مىخواهی به من نزدیک بشوی باید به
فرشتگان من نزدیک بشوی خب اگر کسی بخواهد قربه الی الله کار بکند باید کار الهی
بکند این را فقهای بزرگ ما گفتند تا نوبت به صاحب جواهر رسید بعد از صاحب جواهر هم
نوبت به مرحوم آقا سیّد محمد کاظم(رضوان الله علیهم) رسید اینچنین نیست که این
فتوای دقیق و این مطلب دقیق برای آقا سیّد محمد کاظم باشد مرحوم آقا سیّد محمد
کاظم یک فقیه نامی است اما نه در این حد آنها گفتند تا به صاحب جواهر رسید صاحب
جواهر فرمایشی فرمود و فرمایش صاحب جواهر در عروه سیّد آمده منتها مرحوم صاحب
جواهر در اول کتاب صوم گفته و سیّد(رضوان الله علیه) در بحث صوم مستحب, فرمود در
فضیلت روزه همین بس که انسان شبیه فرشته مىشود.[۱۸] این بحث, بحث فقهی نیست شما
این بحثها را که در فقها ندارید خب به ما گفتند روز فرشته باش شب فرشته باش برای
چه فرشته باش که چه کار بکنی؟! آیا گفتند نخور که به تو خوراکی بدهیم نپوش که به
تو پوشاکی بدهیم؟! اگر حکیم سنایی گفت:
تو
فرشته شوی ار جهد کنی از پی آنک٭٭٭ برگ توت است
که گشتست به تدریج اطلس[۱۹]
این
طلیعه راه است خب حکیم سنایی حکیم است یک انسان عالم و دانشمند است فرمود شما اگر
بخواهی تربیت بشوی ابزار دینی مهیاست بهترین پارچهها و پردههای جهان طبیعت همان
پرنیان است یعنی حریر این حریر را چه کسی ساخت یک کِرم ابریشم, کِرم ابریشم چه چیزی را حریر ساخت برگ توت را حرف حکیم سنایی
این است:
تو فرشته شوی ار جهد کنی از پی آنک٭٭٭ برگ توت است
که گشتست به تدریج اطلس
اگر یک برگ توت تربیت بشود مىشود پرنیان اگر یک انسان تربیت بشود مىشود
فرشته, اگر یک برگ توتی که در زبالهها مىرود وقتی استاد ببیند مىشود پرنیان خب
حالا چرا انسان فرشته نشود شما در سورهٴ مبارکهٴ انبیاء وصف
فرشتهها را چه مىبینى؟ فرمود: ﴿بَلْ عِبَادٌ مُّکْرَمُونَ
٭ لاَ یَسْبِقُونَهُ
بِالْقَوْلِ وَهُم بِأَمْرِهِ یَعْمَلُونَ﴾[۲۰] در زیارت
جامعه در وصف اهل بیت(علیهم السلام) چه مىبینى؟ فرمود: «عباده
المکرَمین الذین لا یسبقونه بالقول و هم بأمره یعملون» همان است شما با ملائکه
روبهرو هستید خیلىها این زیارت جامعه را مىخوانند برای ثواب بردن بله ثواب هم
دارد اما باسواد شدن گناه کبیره نیست!
آدم
مىرود حرم مطهّر رضوی برای اینکه باسواد برگردد این زیارت جامعه را برای چه مىخوانند
خب برای پدر و مادر که با دعاهای دیگر هم مىشود طلب آمرزش کرد به امام عرض مىکنی
من از راه دور آمدم «و مُحتملٌ لعلمکم»[۲۱] شما گفتی علم ما را انبیا و اولیا و
مؤمنین خالص مىتوانند حمل بکنند من آمدم قدری از آن علوم ببرم مگر شما نفرمودید
حدیث ما صعب مستصعب است مگر نفرمودید امر ما صعب مستصعب است مگر نفرمودید علم ما
صعب مستصعب است درباره همه این عناوین نفرمودید «لا یَحتمله الاّ مَلکٌ مقرّب أو
نبیّ مرسل أو عبدٌ إمتحن الله قلبه للإیمان»[۲۲] من آمدم که آن عبد ممتحن باشم علم
شما را تحمل کنم این «مُحتمل لعلمکم» جمله خبریه است که به داعی انشا القا شده چون
دعا و زیارت, انشاست من آمدم باسواد بشوم برگردم
خب انسان وقتی که مىرود حرم وقتی که معتکف مىشود چرا فقط به آن مرحله نازل بسنده
کند شما چنین عبادت تلفیقی را کجا مىبینىد ما عبادت لیلیه داریم نظیر مشعر و
بیتوته منا, عبادت نهاریه داریم نظیر موقف عرفات یا نظیر صوم اما تلفیق لیل و نهار
را کجا داریم که شب و روز بسته است و یک عبادت است همان کاری که شب واجب است روز
واجب است همان کاری که شب حرام است روز حرام است این اعتکاف برای آن است که انسان
بتواند به درون خود سفر کند آن وقت نه بیراهه مىرود نه راه کسی را مىبندد آن وقت
چنین انسانی اگر بگوید خدایا تو را به عصمت زهرا خاورمیانه را نجات بده این دعایش
مستجاب است الآن شما مىبینىد بدترین و سیّءترین سیّئات را در آذربایجان دارند به
عنوان رژه نشان مىدهند الآن اینها منتظر اعتکاف شما هستند شما دلتان مىخواهد با
شمشیر مشکل حل بشود هیچ وقت این طور نبود هیچ وقت با شمشیر جهان اداره نشد این
بیان نورانی امام(رضوان الله علیه) که فرمود خون بر شمشیر پیروز است برای همیشه
است دعا اینچنین است.
روزی ابوسفیان در مسجد بود وقتی وجود مبارک رسول گرامی(علیه و علی آله
آلاف التحیّه و الثناء) را دید با خودش گفت «لیت شعری بأی شیء غلبنى» چطور شد
آنها پیروز شدند ما شکست خوردیم ما سربازانمان بیشتر بود ما سوارهنظام داشتیم ما
مسلّح داشتیم آنها پیادهنظام بودند جمعیّتشان کم بود وجود مبارک حضرت از پشت
رسید دست مبارک را روی دوش نحس ابوسفیان گذاشت فرمود: «بالله غلبتک»[۲۳] این الآن
هست.
شما
مىبینىد وجود مبارک امام هادی(صلوات الله و سلامه علیه) در شرایط
کنونی دشمنترین دشمنها با او بدرفتاری کردند جزء مظلومترین مظلومهاست این را
شما باید با اعتکاف حل کنید با دعا حل کنید با جنگ که هرگز حل نمىشود وجود مبارک
حضرت هم که ظهور کرد با عقلانیّت مردم, جهان را اصلاح مىکند که وضع رأس مىشود
حالا یا ذات اقدس الهی بلاواسطه این کار مىکند یا معالواسطه است «فجمع بها
عقولَهم و کَمُلَت به أحلامُهم»[۲۴] آن وقت اداره کردن جهانی که همهشان عاقلاند
و حضرت ۳۱۳ شاگرد و صحابهای مثل امام(رضوان الله علیه) دارد آسان است اعتکاف برای
این است بنابراین اعتکاف یک عبادت تلفیقی است که این عبادت تلفیقی درون انسان را
راحت مىکند وقتی انسان از اعدیٰ عدوّ نجات پیدا کرد
شود دشمن درونی نیست٭٭٭ باکی از دشمن برونی
نیست[۲۵]
دشمن
برونی مگر چه کار مىتواند بکند؟! در این فرصت زرّین اعتکاف انسان راه خودش را
پیدا مىکند وقتی راه خودش را پیدا کرد از چیزی نمىهراسد هم دین خودش را حفظ مىکند
هم دین محلّی را حفظ مىکند هم دین منطقهای را حفظ مىکند هم دین بینالمللی را
حفظ مىکند این عبادت تلفیقی را شما مىبینىد در کمتر جایی دارید عبادتها از یک شب
یا یک روز شروع مىشود بعد به سه روز بعد به اربعین بعد به مدتی بیشتر گفتند که
بهترین راه این است که شما سحرهایتان را دریابید برهان قرآن کریم هم این است که ﴿إِنَّ نَاشِئَهَ
اللَّیْلِ هِیَ أَشَدُّ وَطْأً وَأَقْوَمُ قِیلاً﴾[۲۶] جریان
سحرخیزی نشئه خاص دارد برای اینکه نه مزاحم درونی هست نه مزاحم بیرون هست انسان خوابیده
خستگىاش برطرف شده مزاحم و عوامل بیرونی هم به خواباند هیچ کسی مزاحم آدم نیست ﴿إِنَّ نَاشِئَهَ
اللَّیْلِ هِیَ أَشَدُّ وَطْأً وَأَقْوَمُ قِیلاً﴾
حالا روشن شد که ما مسافر درونیم نه بیرون کجا برویم آن که «أقرب إلینا
من حبل الورید» است که ﴿مَعَکُمْ أَیْنَ مَا
کُنتُمْ﴾[۲۷] یعنی ما برزخ را طی کنیم برویم
ساهره قیامت که ـ معاذ الله ـ خدا آنجاست یا ﴿مَعَکُمْ أَیْنَ
مَا کُنتُمْ﴾ اگر «معنا أین ما کنّا» باید این
درون خود را بشکافیم این موانع را برطرف بکنیم بگوییم «عَرَفتُ الله سبحانه بفسخِ
العزائمِ و حلِّ العقود و نقضِ الْهِمَمِ»[۲۸] و مانند آن. خب چه کار کنیم که این
درون را بشکافیم و ذات اقدس الهی را به مقداری که مقدور خود ماست بفهمیم فرمود: ﴿إِنَّ نَاشِئَهَ اللَّیْلِ هِیَ
أَشَدُّ وَطْأً وَأَقْوَمُ قِیلاً﴾ سحرها را دریابید
شما معتکفان به لطف الهی سحر دارید بیان نورانی امام عسکری(صلوات الله و سلامه علیه)
باید کاملاً ملحوظ باشد مسافر یک زاد مىخواهد یک راحله اگر بخواهی بىزاد بروی سخت
است با زادِ بىراحله بروی دشوار است با زاد و راحله بروی این یَسیر است زاد را که
قرآن کریم در سورهٴ بقره مشخص کرد
فرمود:
﴿تَزَوَّدُوا
فَإِنَّ خَیْرَ الزَّادِ التَّقْوَی﴾[۲۹] تقوا زاد است
خب راحله را چه کسی گفته؟ آن که عِدل قرآن است یعنی وجود مبارک امام عسکری(سلام الله
علیه), فرمود: «إنّ الوصول إلی الله عزّ و جلّ سفرٌ لا یُدرَک الاّ بامتطاء اللیل»[۳۰]
مگر نمىخواهید به لقاء الله بروید مگر کادح الی الله نیستید مىخواهی پیاده بروی
یا سواره؟ پیاده بروی خیلی سخت است «إنّ الوصول إلی الله عزّ و جلّ سفرٌ لا یُدرک
الاّ بامتطاء اللیل» امتطاء که باب افتعال است یعنی «أخذ المطیّه» مطیّه آن مرکب
راهوار را مىگویند مگر نمىخواهی سواره بروی این نماز شب مرکب راهوار توست بلند
شو نماز شبت را بخوان سواره برو بدون امتطاء نمىشود این تازه برای ماهاست که به
زحمت برخی از حرفهای آنها را مىفهمیم آنها که قدری جلوترند «منّا أهل البیت»[۳۱]
هستند مثل سلمان با آنها طور دیگر حرف زدند وقتی ذریح محاربی از وجود مبارک امام
نقل کرد که ﴿ثُمَّ لْیَقْضُوا تَفَثَهُمْ﴾[۳۲] یعنی
«لقاء الامام» عبدالله بن سنان خدمت
حضرت رسید و از همین آیه سؤال کرد حضرت پاسخی دیگر داد عرض کرد ذریح محاربی از شما
نقل کرد که شما این را به «لقاء الامام» تفسیر فرمودید, فرمود بله من گفتم اما «و من یحتمل ما یحتمل ذریح»[۳۳] شما یک شاگرد بفهم بیاور من
اسرار قرآن را به او مىگویم این «محتمل لعلمکم» این بخشهاست وگرنه درسهای حوزوی
و دانشگاهی که فراوان است این «لا یحتمله الاّ… عبدٌ امتحن الله قلبه للإیمان»
این برای علوم ویژه است آن علوم ویژه از این مرحله سوم شروع مىشود مرحله اول
تحصیل زاد است که همه ما بارها مىگوییم و مىشنویم مرحله دوم تحصیل راحله است خب
آدم زاد را برای چه مىخواهد راحله را برای چه مىخواهد برای اینکه به مقصد برسد
شما که مىخواهی مشهد مشرّف بشوی یک کارتن غذا برایتان بس است یک کامیون غذا برای
چه مىبری شما مرتّب نماز, مرتّب روزه!
اینها
زاد است ـ زاد یعنی زاد ـ حالا رسیدی, زاد برای اینکه به مقصد برسى, مقصد را با چه
مىشناسی مقصود را با چه مىشناسی آن چیز دیگر مىخواهد زاد و راحله برای این است
که انسان به مقصد برسد و مقصود خود را ببیند و با او گفتگو کند از آن به بعد جای
همین دعاهای ماه رجب و ماه شعبان است این دعاهای ماه رجب و ماه شعبان برای کسانی
است که تقوایشان به نصاب, راحلهشان به نصاب, حالا به مقصد رسیدند با مقصودشان
گفتگو مىکنند درد و دل مىکنند مىگویند خدایا من اول منادات دارم از دور, نزدیک
مىآیم بعد مناجات دارم از نزدیک, بعد نوبت توست تو مناجات بکن من بشنوم این حرفها
مربوط به زاد و راحله نیست «لاحظته فصعق لجلالک فناجته سرّاً»[۳۴] اینها مربوط به
زاد و راحله نیست زاد و راحله برای این است که انسان به مقصد برسد خب رسید دیگر
حالا که رسید مقصد چیست با مقصود انسان چطور باید برخورد کند این دعاهای نورانی
ماه رجب و ماه شعبان آن مقصد را نشان مىدهند اینها در این سحرها پیدا مىشود
اینها در این اعتکافها پیدا مىشود بنابراین آن کَف حاجت ما مسائل شخصی است بعد
قدری بالاتر مسائل محلی و منطقهای و بینالمللی نجات خاورمیانه از این انحراف
اخلاقی و سیّئات اخلاقی این مربوط به دنیا که ـ انشاءالله ـ همگان به سعادت راه
پیدا کنند از این بالاتر و بر فراز اینها لقای ذات اقدس الهی و اسمای الهی است,
لذّت اگر هست «مَن ذا الّذی ذاق حلاوه محبّتک فرامَ منک بدلا»[۳۵] از آن به بعد است ما همهاش به فکر زاد و راحله نباشیم به
خاطر زاد و راحله ثواب بیشتری به ما مىدهند یعنی ممکن است به آن کسی که نماز
بیشتری خوانده روزه بیشتری گرفته به جای ده غرفه صد غرفه بدهند اما این در ﴿جَنَّاتٌ تَجْرِی
مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ﴾[۳۶] است هرگز ﴿عِندَ مَلِیکٍ
مُقْتَدِرٍ﴾ این را نمىبرند شما در بخش پایانی
سورهٴ مبارکهٴ قمر چه مىخوانید
مىگویید ﴿فِی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِندَ مَلِیکٍ مُقْتَدِرٍ﴾[۳۷] ما هر
چه بر زاد و راحله بیفزایم یعنی بر نماز و روزه بیفزاییم این ﴿جَنَّاتٌ تَجْرِی
مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ﴾ را ممکن است ده برابر
صد برابر هزار برابر به ما پاداش بدهند اما ما را ببرند ﴿عِندَ مَلِیکٍ
مُقْتَدِرٍ﴾ آن با درک است آن یک چیز دیگر است آن
کاری به نماز و روزهای که ما مىخوانیم ندارد, بنابراین اعتکاف جای این است که ﴿إِنَّ نَاشِئَهَ
اللَّیْلِ هِیَ أَشَدُّ وَطْأً وَأَقْوَمُ قِیلاً﴾ آن قیلِ أقوم
آن قول أقوم با خدا گفتگو کردن مستمع خدا شدن متکلّم با خدا شدن حرف او را شنیدن این
بار فراوانی دارد اگر مىبینىد در کتابهای فقهی ما آمده که صائم شبیه فرشته است .
ریشهاش
را شما در جلد هشت کافی مىبینىد خدا غریق رحمت کند مرحوم کلینی را ایشان در روضه
کافی در جلد هشتم آنجا از وجود مبارک پیغمبر(علیه و علی آله آلاف التحیّه و
الثناء) نقل مىکرد صبح که مىشد از شاگردان سؤال مىکردند دیشب چه دیدى[۳۸] مىبینىد
دین چطور تربیت مىکند ما مىخوریم که بخوابیم, حضرت شاگردانی تربیت مىکرد و مىگفت
کم بخورید و بخوابید و رؤیا داشته باشید .
اینها
خوابیدن برای اینها کلاس بود آدم مىشود شب و روز بخوابد؟! یعنی هیچ چیزی در خواب
نفهمد؟! حضرت روزانه از شاگردان سؤال مىکرد دیشب چه دیدی مثل اینکه یک ممتحن از
شاگردانش سؤال مىکند که دیروز در کلاس درس چه دیدی دیشب چه دیدی آنها مىگفتند که
ما چنین حالتی دیدیم به اصحاب مىفرمود اگر بر حالات الهىتان مداومت داشته باشید «لصافحتکم الملائکه»[۳۹] فرشتهها با شما مصافحه مىکنند ما
وقتی مىتوانیم به جایی برسیم که در آن صحنه قیامت بگویند آقای عالِم «قِف
تَشفع»[۴۰] شما تشریف نبرید تشریف داشته باشید عدّهای را هم به همراه ببرید وقتی
مىتوانیم به این مقام برسیم چرا کم بیاوریم این در اعتکافها حاصل مىشود مخصوصاً
برای نسل جوان که آماده پذیرش معارف اهل بیت هستند.